صدای پای غریبی زدور می آید
دوباره لحظه ی ناب حضور می آید
دوباره بی سر و پا می شود دل مجنون
دوباره بر سر شوریده شور می آید
خبر رسیده طلوع سپیده نزیک است
به ظلمت دل ما باز نور می آید
رسیده پیرهنی دیده ها چراغان شد
به کلبه ی غم و ماتم سرور می آید
صبور باش که یک جمعه از همین ایام
ز پشت پرده ی غیبت صبور می آید
جوانیم سپری شد اجل امانم ده
به چشم خویش ببینم ظهور می آید
حسین محسنات