هم آب و هوا برایتان میگرید
هم ارض و سماء برایتان میگرید
هم کوه میان روضه ات میلرزد
هم شاه و گدا برایتان میگرید
هم دیده صاحب الزمان هرشب و روز
هم دیدهی ما برایتان میگرید
بیمار اگرچه ارمنی هم باشد
از بهر شفا برایتان میگرید
در هر شب جمعه مادرت می آید
در کرب و بلا برایتان میگرید
گه بر سر تل و گه به مقتل زینب
در سعی و صفا برایتان میگرید
در روضه ی تنهائیتان تیر جدا
شمشیر جدا برلیتان میگرید
آن نیزه که بوسه ها زده بر بدنت
از خون شما برایتان میگرید
در گودی گودال نفهمیدم من
این شمر چرا برایتان میگرید
حسین محسنات