دم تحویل احوال است تازه
و فروردین امسال است تازه
بهارآمد ، بهار قلب عاشق
محرم اول سال است تازه
...............
نه بسیارونه کم دارم حسین جان.
هزاران شکرهم دارم حسین جان.
اگرچه خیرازدنیاندیدم.
تورادارم چه غم دارم حسین جان
.........................
خودت چرخ دل مارا بگردان
یخِ در سینه ام را آب گردان
جوان خویش را سیراب کردی
مرا هم یا حسین سیراب گردان
................................
یکی سیراب توی کاخ ، باران
یکی در دست صد سلّاخ ، باران
نباریدی و اصغر تشنه جان داد
نمی خواهم بیایی ، آخ باران
...................................
تو یک تصویر دیگر داری ازخاک
دل پر، صورت تر داری از خاک
کجایی حضرت باران کجایی؟
سرخورشید را برداری ازخاک؟
شعر از : میثم امانی